دیدن روی تو و دادن جان مطلب ماست
پرده بردار ز رخسار که جان بر لب ماست
بت روی تو پرستیم و ملامت شنویم
بت پرستی اگر این است که این مذهب ماست
چرخ عشقیم و تو مارا چو مهی زیب کنار
خون دل چون شفق و اشک روان کوکب ماست
شرب می با لب شیرین تو ماراست حلال
بی خبر زاهد از این زهد که در مشرب ماست